شیرین زبونم نیلای😍

سلام از آبان





فقط اون حسش





الانم قهره



حالا تعجب کردن


و ادامه متعجبی


خوشحالم که تونست با‌ گربه قشنگ ارتباط برقرار کنه











میدونم که خیلی وقته نتونستم برات بنویسم و ازین بابت خیلی ناراحتم...
این روزهامون خیلی سخت میگذره
اما خب خدارو شکر که کنار همیم و سلامتی مون هست و این بزرگترین نعمته
بعد از مدتها پاییز بهانه ای شد تا بزنیم بیرون و دلتنگی ها رو بشوریم بره...
این روزها شیرین زیبانی ها و لوس شدن ها و ادا اطوار دلنشینت مارا به زندگی امیدوار تر کرده
مثلا وقتی میگویی..‌ بَلَلو... بَلَلو....بَلَلو (تولد)

یا زنگ میزنی و میگویی بابا بَدَسی...(بستنی)

دستشویی را دشووو یا ددوشی که میگویی دلم ضعف تو میرود..‌

وقتی آب میخواهی... من فدای اون گردن ناز خم شده به کنارت بشم و صدای دوست داشتنی/ سیییی/ وقتی یییی را میکشی‌..

یا میگویی

سییی... دشم /سووو...چشم/
غذایت که تمام می شود.... گَتی... گَتی...
عاشق شکلات ژله ای و ژله هستی...
کوکولا.../شکلات/
دللی.../ژله/
هیار.../خیار/
دوسِ دادا.../دوست دارم/🥰
مسووو/ملوس/
آکا/آرکان/
آدا/آجان/
آپجی/آبجی/

سلام هایت هم که شهرت خودش را دارم....
سلااااااااام....
🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿
فدای صدای نازو دوست داشتنیت
این ها را نوشتم تا روزی روزگاری بیاییم و بخوانیم و دلمان ضعف این روزهای تو برود️
۲۲ آبان ۴۰۰
وقتی بیست و نیم ماهه ای️