نهالنهال، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

♥♥♥نهال زندگی ام♥♥♥

برایت آرزوهای بزرگی دارم نهالم

آش دندونی

1391/9/24 20:43
نویسنده : مامان فهیمه
1,934 بازدید
اشتراک گذاری

http://zibasaz.niniweblog.com/

 

 

niniweblog.com

 

نهالی داره 1 دندون

قند میخوره از قندون

فرشته ی مهربون

آورد اونو برامون

آش دندون نهال جون

بفرمایید نوش جون

 

over44.gifover44.gifover44.gifover44.gif

بله دوستای گلم منو که میبینن اینجوری کلاه دار شدم ماجراش اینه که امروز مامانی به خاطر ماه محرم دیگه مهمون دعوت نکرد خودشم گفت که عزیزم بعدشم ماه صفر میاد و اصلا خوب نیست که به عقب بنداریم و با خاله رضوان و آبا نسا برام یه آش دندونی پختن که نگو... اینم کلاه دندونیمه...

البته من خودمم  کلی تو کاراش همکاری کردم...چشمک

اینقدر خسته شدم که نگوخسته

 

ای شیطون بلای مامان مگه میذاشتی یه عکس درست حسابی ازت بگیریم اینارو خاله رضوان به زور انداخت

البته شرمنده ات شدیم گلم نمیدونم چرا اونروز عکسات اینطوری بی کیفت شدن

ولی نفسش مهمه تو که اونجایی برامون کافیه

008000000080000000800000

12800000تازه من و بابا هروقتم که این عکسارو میبینیم یاد ادا و اطوارات میفتیم و  میخندیم12800000

 

راستی اون روز بعد اینکه آش دندونیاتو بین همسایه ها پخش کردیم بعدم رفتیم خونه آجان اینا آبا اینار رو رسوندیم و از اونجا برگشتیم خونه و یه قابلمه گنده برداشتیم و بردیم برا فامیلای تبریز

البته اونجا زحمت بیشترش با مامان جون شد گفتیم به هرکی صلاح میدونست بده

بابا هم طبق معمول ما رو برداشت با سهم مامان بزرگ فاطمه(مامان بزرگ بابا) رفتیم خونه اونا

مامان بزرگ خیلی خوشحال شد و فقط تو بغلش بودی...و اونجا تو دیگه خوابیدی جیگرم

بوسHammock 1بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)