نهالنهال، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

♥♥♥نهال زندگی ام♥♥♥

برایت آرزوهای بزرگی دارم نهالم

التماس دعا

1393/8/14 15:25
نویسنده : مامان فهیمه
267 بازدید
اشتراک گذاری

دوستای گلم سلام

اینروزا مامان و بابا خیلی کم حرف میزنن

مامان میگه که چون حوصله ندارن...

مامان میگه من فرشته ی مامان و بابام

هی میگه منو خیلی دوس دارن

بعد مامانو بابا خیلی منو میبرن پیش آقای دکتر

آقای دکتر خیلی خوبه آخه اصلا آمپول نمیزنه

چند وقت پش رفتیم یه جای خیلی خوشگل و تمیز که یه دستگاه بزرگ داشت

من اول خیلی ترسیدم

بابا گفت نترس عزیزم من پیشتم

مامان میگه تو خیلی قوی هستی که اونجا خوابیدی تا آقای دکتر عکس و ببینه

من اصلا گریه نکردم چون بابا کنارم بود مامانم از پاهام گرفته بود و میگفت کنارتیم

مامان میگه قراره چند روز بریم بیمارستان تا تو بهتر بشی ولی من میگم من خوبم اما بابا میگه آقای دکتر میخاد قشنگ کمک کنه تا تو بهتر بشی بازم بتونی مثل قبل بشی

بیمارستان خیلی شلوغه بچه ها اونجا گریه میکنن ولی من اصلا گریه نمیکنم

مامان میگه دکتر پاتو میبنده بعد درست میشه منم میگم دوس ندارم اما مامان میگه ما تورو خیلی دوست داریم مجبوریم خانومم...

مامان میگه به شما بگم برام دعا کنید آخه شما بچه ها همه تون دلتون صافه...

برای نهال مامان و بابا دعا کنید...

 

 

پسندها (3)

نظرات (4)

مامان حدیث
18 آبان 93 1:41
سلام نهالم ان شاا... وقتی مامان خوبت نظر منو میخونه خوب خوب شدی و سر پا هستی امشب دلم برات خیلی تنگ بود خیلی برات ناراحت بودم اما ان شاا... خیلی زود خوب میشی به مامانت نگفتم که بیشتر دلش نگیره چون میدونم خیلی برات اذیت میشه امشب حدیثم فقط ناله میکنه انگاری دلش با توه عزیزم قربونت برن خیلی دوستت دارم شیطونم
مامان حديث
24 آبان 93 23:05
سلام عزيز دلم شب بخير امشب شبي يه كه خدا روشكر خوب شدي اومدي خونه خاله قربونت بره عزيزم خيلي دلم برات تنگ شده قربونت برم كه بايد سه ماه گچ پات رو بايد تحمل كني خدا كمك خوت و مامان و بابايي ان شاا... زود زود خوب مي شي و سر پا بووووووس برات عزيزم خدا نگهدارت
مامان فهیمه
پاسخ
مرسی خاله... منم میبوسمت
مامان حديث
24 آبان 93 23:08
راستي يادم رفته تا حالا بگم البته به مامانت بايد بگي ها! بگو خاله از ت گلگي مي كرد و ميگفت: اي نا قلا چرا آدرس ندادي تا حالا خودم پيدا كردم شانسي شانسي اولين شبي كه بيمارستان بودي شبي كه دلم برات تنگ بود و نصف شب تو گوشيم دنبال عكسي از تو ميگشتم و رفتم تو نتو...
مامان فهیمه
پاسخ
سلام خاله خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم اومدی سر وبلاگم مامان میگه اونشب خاله برام چند تا پیام داد که کلی آرومم کردن خیلی دوست دارم حدیثم خیلی دوس دارم...بوس بوس
خاله ترنم
11 دی 93 12:52
سلام خاله خیلی نازی نهال جان من دوست خاله رضوانم مواظب خودت باش میبوسمت
مامان فهیمه
پاسخ
خاله جون دوستای خاله رضوان خاله های دوست داشتنی من هستن منم دوستت دارم خاله ایشالا زودی امتحاناتت تموم شه و وقت کنی برام همبازی بیاری منم دستشو بگیرم ببرمش مهد