نهالنهال، تا این لحظه: 12 سال و 25 روز سن داره

♥♥♥نهال زندگی ام♥♥♥

برایت آرزوهای بزرگی دارم نهالم

دلبرکم

دلبرکم نهال کوچک زندگی ام...  دست به سلفی گرفته ای و و از دل دلبری میکنی.... چقدر سلفی گرفتن را دوست دارم و سلفی هایت را بیشتر😘😍😘 ...
26 ارديبهشت 1399

فرشته هایم

نهالم... و... نیلای من چقدرر خوشحالم که لایق داشتنتان شده ام و خدایم را صمیمانه شاکرم از بودنتان در کنارمان دوستتان دارم💗💕😍💕💗 ...
30 بهمن 1398

ویروس ها ی بی ادب

ویروس ها را می گویند خیلی بی ادب هستند... بدون اجازه مگر می شود وارد شکم کسی شد...😐 الهی مامان قوربونت بره که مریض شدی نهالم حالا به گمان خودش چون مریض است می تواند هر کاری هم بکند آخه الهی مامان فدات بشه این لگن بزرگ آب وسط پذیرایی... باز خداروشکر حواسش هست و یه پارچه دستمالی باز کرده زیرش که اب نره به فرش‌... از دستمال دیگه... 😑 بعله😢 مامان خییلی مهربون بشی اینطوری میشه دیگه ولی اینجاش خییلی قشنگ بود که یه تشکرنامه برا مامان نوشته قوربونش برم... خودش احساس کرده که منو اذیت میکنه مثلا تو برگه نهایت حسش رو با کلمات قشنگش بیان کرده 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕دست نوشته ات رو با قلبم میخونم عزیزم💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 ...
4 ارديبهشت 1398

برف 🌨🌨🌨

برای نهال زمستان وقتی میاد که برف میاد یعنی اصلا بدون برف لباس گرم پوشیدن هم معنی نداره خلاصه دیروز که صبح زود برای رفتن سر پستامون آماده شدیم درو که باز کردیم... بععععله... نهال چشاش برق زد... پنج شنبه بود و مهد تعطیل این یعنی اینکه نهال مهمون من بود😫 منم دیگه تا آخرشو خوندم قراره چی به سرم بیاد😯😯 اول صبحی مقاومت کردم بعدش دیدم نه عاقا نمیشه... خلاصه... خودمم شال و کلاه کردم زدیم به حیاط کانون واووو عجب برف بازی❄❄❄ نهال ... مهدی ... من و... هرچی بچه بود تو کانون با همکارای خوش ذوق... یه آدم برفی گنده خوشگلم درست کردیم جاتون خالی خییلی خوش گذشت و اما... ادامه اش هم امروز که صبح ما ۳تا... ...
17 آذر 1396

4 سالگی مبارک

نهالم تو هیچ چیزی کم نداری برای همه چیز من بودن 19 فروردین  سالروز آمدن فرشته ای به زمین با آسمانی ترین آرزوها دوست دارم نهالم  تولدت مبارک   از اتاق فرمان اشاره میکنن. . انگار تولدمه....   وااااووووووووو    الان شدم 4 ساله.... مامان و بابا از عید داشتن تدارک تولد منو میدیدن البته بعد سیزده ام که سرشون خلوت شد دیگه همه ی کاراشونو ول کردن و هر روز صحبت تولدم بود آخه امسال مهمونام زیاد بود قدم همه شون روی چشم  منم که هر روز میگفتم اینو بخرین... اونو بخرین... بعد فرداش پشیمون میشم و نظرمو عوض میکردم هر ...
20 فروردين 1395